با وجود نظرات متضاد در مورد تعالی، با نگاهی عمیق میتوان متوجه این مطلب شد که این نظرات برخواسته از باورها و ارزشهای مشترکی مانند صداقت در برخورد با ذینفعان، شفافیت اطلاعات، تعهد مدیریت و تلاش برای بهبود مستمر است.
در طول پانزده سال اخیر واژه تعالی کسب و کار یا تعالی سازمانی بهطور مکرر در ادبیات مدیریت و کیفیت به کار رفته است.تعالی سازمانی می تواند به منظور درک چگونگی اجرای ابعاد کیفیت در بخشهای مختلف سازمان بهکار رود. رسیدن به تعالی نیازمند تمرین سازمان در یک حلقه تکرار شونده از بهبود مستمر در حلقه پی دی سی ای است.
در دهه های اخیر، پژوهش های مختلفی در حوزه معنویت سازمانی انجام گرفته است و طی این پژوهشها مشخص شده که ابعاد و خصوصیات آن، وابسته به دیدگاه مورد استفاده است. معنویت سازمانی از سه دیدگاه مورد بررسی قرار میگیرد: معنویت فردی، معنویت در محل کار و معنویت سازمانی. پژوهش حاضر، به شناسایی مفهومی فراگیر از معنویت سازمانی در زمینه مدیریت بر اساس اصطلاحات و مفاهیم استفاده شده در ادبیات این حوزه می پردازد. نتایج این پژوهش، تعریف نوین و کامل تری از مفهوم معنویت سازمانی ارائه می دهد و جهت گیری های آتی در پژوهش های این حوزه را مشخص میسازد.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مبادله رهبر ـ پیرو بر حسادت سازمانی و شناسایی روشهای بهبود روابط رهبر و پیرو، از بعد هدف، کاربردی است. مبادله رهبر ـ پیرو باکیفیت برخی افراد با سرپرستشان، بر حسادت سازمانی سایر افراد تأثیر دارد. همچنین رهبران می توانند از طریق حذف دلایل ایجاد حسادت سازمانی و اصلاح دلایل تشکیل گروه خودی، رابطه خود با پیروانشان را بهبود دهند. حسادت سازمانی یکی از جنبه های منفی روابط میان افراد در سازمان به شمار می رود که میتواند آثار مخربی در سازمان داشته باشد.
سرعت اقتصاد بازار،افزایش سرعت پیشرفت های تکنولوژی و جریان یافتن آزاد اطلاعات،پول و مهارت ها در سراسر اقتصاد جهان از مهم ترین مشخصه های عصر جدید است.بسیاری در تلاش برای ایجاد صرفه جویی های بیشتر هستند و از این رهگذر در جستجوی یافتن راه هایی در عرصه ی جهانی هستند تا بتوانند محصولاتی با کیفیت بهتر را به پایین ترین قیمت به فروش برسانند .
استعداد مدیر در تشخیص یک استراتژی برای سازمان و نمایش مهارتهای رهبری مورد نیاز برای اجرای آن بسیار حیاتی است.رهبر استراتژیک مسولیت کلی هدایت و اداره ی سازمان را به عهده دارد. درجه ی حمایت از این استراتژی ها بستگی مستقیم با قابل وصول بودن آنها دارد.بنابراین بیان ماموریت ها یا اهداف بلندمدت سازمان،از مسولیت های اساسی رهبری استراتژیک است..
پاداشهای کاری مهم میتواند هم درونی و هم بیرونی باشد. پاداش ها در قالب برنامه های شناسایی کارکنان درونی و در قالب سیستم های جبران خسارت بیرونی هستند. برنامه های شناسایی کارمندان از یک تشکر خودجوش و خصوصی تا برنامه های رسمی عمومی که در آن انواع خاصی از رفتار تشویق می شود و روش های دستیابی به شناخت به وضوح مشخص می شود، متغیر است.برخی تحقیقات نشان میدهند که مشوقهای مالی ممکن است در کوتاهمدت انگیزه بیشتری داشته باشند، اما در بلندمدت انگیزههای غیرمالی هستند..